خوب بو بکش پدرجان

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۴/۲۳
    254
  • ۰۱/۰۴/۱۳
    253
  • ۹۹/۱۲/۲۹
    249
  • ۹۹/۱۲/۰۹
    -
  • ۹۹/۱۲/۰۷
    248
  • ۹۹/۱۲/۰۵
    247
  • ۹۹/۰۹/۱۴
    245

...

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۱:۴۷ ب.ظ

 

در آسانسور باز می شود و من عقب عقب می روم تو. دَبه دستم است ، پس همین جاهاست. همان اوایلی بود که گیاه خوار شده بود. کلّی پول داده بودم از شهرستان برایم روغن محلّی بیاورند. درش را که باز کرد، شروع شد.اول که قیافه اش چفت و چیل شد ، بعد بند کرد به بهداشتی نبودنش و بعد یک خروار ایراد دیگر که اصلاً توی مخم نمی رفت.

          گفتم: « بذار باشه، من باهاش نیمرو می زنم.»

          گفت: « من که لب نمی زنم.»

          می خواستم بگویم: حالا کی گفته تو بخوری؟

          گفتم: « یه کم بخوری خوشت می آد.»

          گفت: «امکان نداره.»

          می خواستم بگویم : به دَرَک.

          گفتم: «بوش که بلند بشه هوس می کنی.»

          گفت: « بوی گند می ده.»

          می خواستم بگویم: اصلاً ریدن توش ، منم می خورم.

          گفتم: «سخت نگیر ، روغن روغنه دیگه.»

          گفت: «می گم بهداشتی نیست.»

          می خواستم بگویم: از کِی تا حالا آزمایشگاه شدی؟

          گفتم: « عوضش بخوری یه کم جون می گیری.»

          گفت: « گفتم که، من نمی خورم.»

          می خواستم بگویم: خُب بهتر.

          گفتم: « خُب بهتر.»

 

 

از مجموعه داستان « ها کردن» نوشته پیمان هوشمندزاده

 

 

نظرات  (۸)

من هم وقتی بچه بودم از بوی روغن محلی بدم میومد ولی الان دوست دارم. وقتی این روغن ها رو میخوری میفهمی اونها چقدر بد مزه اند
پاسخ:
در جمله ی « وقتی این روغن ها رو می خوری می فهمی اونها چقدر بی مزه اند» ، منظور از اونها چیست؟ 1. روغن محلّی 2. روغن غیر محلی 3. تیمماخوبه ای ها 4. اونهایی که فکر میکنن که عقل کل هستن و هر کاری که خودشون میکنن درسته وفکر میکنن که چون ما از جنس مونث هستیم نباید خیلی کارها رو بکنیم
یعنی اولش 4 تا گوجه چاق رو که از شدت رسیدن دارن نرم میشن رو بر می داری قشنگ پوستشونو می کنی بعدش با سوراخ ریزای رنده لهش میکنی بصورت همگن که در اومد میریزیش تو مایتابه روییه که از قبل روغن حیوانیه توش داره جلز ولز می کنه.دو تا حبه سیر رو له میکنی میریزی توش یه هم ریز و لایتم میزنی. خوشگل میشینه کف مایتابه یه کم که قل قلای ریز کرد دو تا تخم مرغ محلیه کوچولو میترکونی وسطش آروم میگسره تو دله گوجه ها.میزاری سفیدش یه کم دینیچر میشه بعدش بنا میکنی به هم زدنش و ولش میکنی تا آبش بخار شه یه ریزه ویسکوزیتش بره بالا.یه پیاز سفیدو که از قبل 4 قاچش کردی با 3 تا فلفل سبز کوچولو رو میچینی کنار سینی حالا املته رو بر میداری میزاری وسط سینی 2 تا نون گرمم میزنی تنگش حالا 2 تا فحش خوار مادر حرفه ای میذاری وسط واسه کسی که بخواد بیاد جلو از املته کام بگیره.اینجاست که عیار مرد از نامرد پیدا میشه و معلوم میشه طرف واقعا گیاه خواره یا نه فقط علف خوارهوبروزم(بچه ها متشکریم بچه ها متشکریم)
ها ها منم بوا میشم وقتی بوی روغن محلی میاد. خب بهتر.نیمرو با روغن محلی ..بوا!خب بدرک.
پاسخ:
خوبه! ولی هنوز به این فک می کنم چرا همه در مورد روغن محلی یه نظری دارن به جز انی که باید داشته باشه.
وای خدا مرگم بده! این آمریکای جهانخوار پرتغال رو هم فروخت به بهای ناچیز مال دنیا؟؟؟؟؟؟حالا این کریستیانو رونالدو رو کی می خره؟لر زرده بشتاب!!!!
این جمله ای که من گفتم فقط یک جمله ی انحرافی بود برای منحرف کردن ذهن شما به این چهار گزینه . جواب درست گزینه 5 است. حال پیدا کنید پرتغال فروش را
راستی ژنرال!این تخم مرغ محلّی همون تخم مرغ خودمونیه س دیگه؟ که رنگ پوسته ش نارنجیه؟
  • تیمماخوبه(ژنرال)
  • آره صلا این همونه که البته به اسامیه محلی /رسمی/خومونی/خومانی/خودمانی و تخم مرغ خوب مقوی  هم خونده میشه.حالا رنگش زیاد مهم نیست ما که نژاد پرست نیستیم گاهی کرم رنگه گاهی نارنجی یا قهوه ای و البته سفید پوستش هم هست.مهم اینه که از مرقده!!!این مرغ های روستایی و مردمی بیرون بیاد.یک جور انترناسیونالیسم در مورد اینها صدق میکنه که فارغ از رنگ پوست هست.راستی یه سری بزن به ما یه بابایی هست که باید به روش تیمماخوبه ای ادب بشه.
  • تیمماخوبه(ژنرال)
  • اصلاح میکنم باید باش تفریح بشه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی