۱۵
ارديبهشت
نشد
باید سیگاری تیری می شدم
از اونا که همیشه بوی زنگ آهن می دن
و دودکشای پتروشیمی کرمانشاه رو می مانن
و یواش یواش شش هامو تخریب می کردم
تا فرگشت معکوس کنم
و آبشش در بیارم
اونوقت
سر فرصت شیرجه می زدم به نزدیکترین آبی که به اقیانوس هند، بی منت، راه داره
و مسیر رو اشتباه میرفتم
که برسم به گودال ماریانا
که میگن بویتعفن آدم به اونجا نرسیده
و یواش یواش خوراک ماهیای کور و کچل اونجا بشم
شاید خستگی از تنم در بره
نشد
حیف
نشد