برای آن که همیشه عینکش را کج می گذاشت و من آخر ندانستم مشکل از دماغ بود یا عینکش
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۴۸ ب.ظ
من قناعت دارم
به تو و هر چه که با هم داریم
نه! میندیش که از دوری تو می میرم زندگی شیرین است
نه!مپندار که از سردی چشمان تو می لرزد تن
پشت قندیل نگاهم دیگر داغ یک کرسی گرم حسرتی دیرین است
من!
به اندازه ی یک کوه یخ قطب شمال
به هواهای زمستان تو عادت دارم!