و خواب آلوده دهان مرا می جویند!
کجای جهان رفته ای؟
باز نمی گردی، میدانم!نشان قدمهایت چون دام پرندگان همه سویی ریخته است.
باز نمی گردی، میدانم!
و شعر چون گنجشک بخار آلودی بر بام زمستانی
به پاره یخی بدل خواهد شد.
من این راه دراز را آمدم که تورا ببینم.
زمین شخم زده را دیده ام،
پاره خشت و ماه بریده را دیده ام،
شگفت کودکان و پایمال علفها را دیده ام،
سایبانی خاک و شعله ی آه را دیده ام،
باد را دیده ام
و تو را ندیدم
دانلود