خوب بو بکش پدرجان

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۴/۲۳
    254
  • ۰۱/۰۴/۱۳
    253
  • ۹۹/۱۲/۲۹
    249
  • ۹۹/۱۲/۰۹
    -
  • ۹۹/۱۲/۰۷
    248
  • ۹۹/۱۲/۰۵
    247
  • ۹۹/۰۹/۱۴
    245

228

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۵۱ ق.ظ

در این بحبوحه

در این وانفسا

درمیان این سوت های استهزا ممتد درون سرم
چشم خون آلودم افتاد
به آن کتاب
به حافظ
و آن غزلی که بی پروا فالش کردیم
سکوتی آمد
هرچند کوتاه
و لبخندی آمد
هرچند کمرنگ

باید بست
دروازه ای را
که باز می  شود گاهی
از گوش
به چشم

نظرات  (۲)

و آن غزلی که بی پروا فالش کردیم 
  • میلاد بنکول
  • خوبه که هنوز می نویسی و نقل قول می کنی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی