Unknown
سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۴۷ ب.ظ
حرف که می زنی انگار
سوسنی در صدایت راه می رود.
حرف بزن
می خواهم صدایت را بشنوم
تو باغبان صدایت بودی
و خنده ات
دسته کبوتران سفیدی
که به یکباره پرواز می کنند.
تو را دوست دارم
چون صدای اذان در سپیده دم
چون راهی که به خواب منتهی می شود
تو را دوست دارم
چون آخرین بسته ی سیگاری در تبعید.
«غلامرضا بروسان»