خوب بو بکش پدرجان

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۴/۲۳
    254
  • ۰۱/۰۴/۱۳
    253
  • ۹۹/۱۲/۲۹
    249
  • ۹۹/۱۲/۰۹
    -
  • ۹۹/۱۲/۰۷
    248
  • ۹۹/۱۲/۰۵
    247
  • ۹۹/۰۹/۱۴
    245

Unknown

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۲۱ ق.ظ

امشب کار آن نقاش تمام شد

مُرد

چون تورا آزرده بود

خسته ام

خیلی خسته.

نظرات  (۷)

نقاشی پیر بود و من می کشید نقش می زد کهنه برگی او بر تن سنگی این دیوار پرتکرار پرشیار هر جداری داشت صد ها قصه از مردی می کشید و  نقش می زد من با هجا هایی ترک برداشته از پوسیدگی ها و قلم انگار می دانست صبحی نیست و هر سطری تمامی وقفه و بیهودگی و حاصلش دردی هر دو در این غمزده شب در پی چشمان بی سویی که فردا را نمی دانست باید بود نقش می کردیم ماندن را برای چشم هایی در هراس مرگ و برگی سبز را بر پیکر پندار پائیزی که می رویاند با ان گام های سهمناکش ناله زردی پیرمرد نقشبند پینه بر انگشت صورتی را از میان رنگ هایت بر زمین بگذار اگر فردا میان باغ گیسوانش را طنین باد به رقص ارد ترک خورده لبانش را که مردست و رخت بسته شهوت یک بوسه ای حتی و حتی خنده ای بی تاب گرداند و من این شعرهای شسته باران پائیزی که از پیراهن چرکین اوراقم زمین را تیره گردانده برای چشم های بی فروقش عاریت دارم اگر فردا بیاید اه اگر فردا بیاید اگر فردا بیاید مست اورا در میان این علف های به خود خفته که در تکرار باران راز شبنم را نمی دانند زردند و خموشند و پریشان نرم در اغوش می گیریم و از عریانی مهتاب می گوئیم اگر فردا بیاید اه اگر فردا بیاید
.................... در این پائیز بی پایان نقاشی پیر بود و من می کشید و نقش می زد او می کشید و طرح می زد من لبانی صورتی با مردمک  هایی که از پژواک تاریک هجاها قصه می خواندند دل پائیز می پژمرد بر این هرز علف ها بانگ بر می داشت از عریانی یک روسپی صدها قصه از مردی و دردی و ناله جانکاه زردی بر تن دیوار پیرمرد و من
سلام پدر جان خوب بو بکش ! خسته از عشق خسته از مردن خسته از آنکه گفت : « آزردن » حال این دنیا ، همه نقاشی است    همه نقاشی است ...
پاسخ:
سلام پدرجان! هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد!!
مرد
سلام صلاخسته نباشیدچون هنوز هم روز پدر و پدرجان است و در مقابل هر بوئی که او می کشد پیامی از امتنان و تشکر . لطفا" تحویل بگیرید !
پاسخ:
سلام پدرجان! شرمنده فرمودید. این روزها هوا خیلی سرد است.
  • آیت اللهی
  • ... و خستگی را نیز می توان سرود می توان شعر کرد و می توان نقاشی .خستگی نقاشی است ...نقش بر عمق وجود ...
    ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی