خوب بو بکش پدرجان

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۴/۲۳
    254
  • ۰۱/۰۴/۱۳
    253
  • ۹۹/۱۲/۲۹
    249
  • ۹۹/۱۲/۰۹
    -
  • ۹۹/۱۲/۰۷
    248
  • ۹۹/۱۲/۰۵
    247
  • ۹۹/۰۹/۱۴
    245

Unknown

سه شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۰، ۱۱:۲۶ ق.ظ

خُرّم‌ آن‌ روز
که‌ از این‌ منزل‌ ویران‌ بروم‌
راحت‌ جان‌ طلبم‌
وز پِی‌ جانان‌ بروم‌.
گرچه‌ دانم‌ که‌ به‌ جایی‌ نبَرد راه‌ غریب‌
من‌ به‌ بوی‌ خوش‌ آن‌ زلف‌ پریشان‌
بروم‌.

چون‌ صبا
با تَن‌ بیمار و دل‌ بی‌طاقَت‌
به‌ هواداری‌ آن‌ سَرو خِرامان‌ بروم‌.
در ره‌ او
ـ چو قلم‌ ـ
گر به‌ سرم‌ باید رَفت‌،
با دِل‌ دَردْکش‌ و
دیده‌ی‌ گِریان‌ بروم‌.
به‌ هواداری‌ او،
ذرّه‌ صفت‌،
رقص‌کنان‌
تا لب‌ چشمه‌ی‌ خورشید درخشان‌ بروم‌!

 

دلم‌ از ظُلمت‌ زندان‌ سکندر بگرفت‌!
رَخت‌ بربندم‌ و
تا مُلک‌ سلیمان‌ بروم‌.
نازُکان‌ را
غم‌ احوال‌ گران‌باران‌ نیست‌:
ساربانا!
مددی‌!
تا خوش‌ و آسان‌ بروم‌.

نذر کردم‌ که‌ گر این‌ راه‌ به‌ پایان‌ آید
تا در مِی‌کده‌
شادان‌ و غزل‌خوان‌ بروم‌!

ور چو حافظ‌
نبرم‌ ره‌ ز بیابان‌ بیرون‌،
هم‌ره‌ کوکبه‌ی‌ آصف‌ دوران‌
بِروم‌.

 

حافظ یاغی

نظرات  (۹)

می پسندم آقا
پاسخ:
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا(اگه بلد نیستی آهنگشو نخونش)
mojde  mojde  
پاسخ:
نمی بینم دستمالتو ننه
به کجا چنین شتابان؟
پاسخ:
گون جان خبری نیست!خودم برای خودم خر داغ کردم
بو کشیدم ، بوی نومیدی است ، دوست !رفتن یک دوست از « شهر نکو » استراحت جان در جهان یک کیمیا ستآنچه بر ما وارد آید لطف اوست آنچه او تقدیر کرده ست عمر ما استآنچه او تدبیر کرده مهر اوست « حلقه ای بر گردنم افکنده دوست می برد با خود هر آنجا میل اوست »
پاسخ:
خیلی وقت پیش بود بهش گفتم: ندانم کجا می کشانی مرا!
گفتم باز شروع کنم دیدم دیگه تکراری شدی شده شدم مزه ایتوش نیست کجاست این تدبیر کسالت ها ها
پاسخ:
دارو خانه سه کوچه آن ورتر است قربان! نام کوچه ها این بار همون اول کوچه نیست. وسط وسط کوچه س. که البته فکر نکنم شما این روزها حوصله ی رفتن تا وسط کوچه رو داشته باشی.
  • آیت اللهی
  • سلام پدر جانکسانی که تفسیر قرآن می نویسند به اینجا می رسند که باید دید شان نزول این یا آن آیه چیست ؟ و آنگاه به اظهار نظر پرداخت . این شعر حافظ در شهر یزد ( که به احتمال زیاد حدود شش ماه در آنجا زندگی می کرده است ) در قهر با حاکم آنجا که شاه یحیی باشد و اشتیاق سفر به هندوستان سروده شده است ؛ و...
    پاسخ:
    سلام پدرجان! من شعر رو دوس داشتم. خیلی به این فکر نبودم که که کی و کجا سروده شده. متشکرم بابت توجهتون.
    اخوی داداش برادر یا هر مفهومی که می پسندی بزار تو این معنا دقیق بشیم که اینکه ادرس داروخانه حالا اول یا وسط یا اخر کوچه رو شما به من بدی به ذات همزمان کمیک و تراژیک هستش به همون اندازه که تنفرت از ... مهم نیست اما این سطح واکنش یه مقدار در شان انسان نیست حالا شما ادامه بده چیزی که من زیاد دارم وقت واسه نشستن و مشاهده فروریختن انسان ها قاه قاه و گاهی هم هق هق خندیدن در ضمن کوچه کوچه باشه حوصله رو همون اولش حراج می کنن که حتی یکی مثل منم به سر دویدن رو تا وسطش که هیچی تا ته بن بستش تجربه کنه  
    اونقدر خوش امد گویی شیرین بود که یادم رفت برای چی اومدم دیشب jack&jill ادام سندلر و الپاچینو رو دیدم اومدم بگم ببینش  .
    پاسخ:
    اونطور که فهمیدم شما چه این جا جواب ببینی چه نبینی موهات رو یه جور می بندی. همونجوریشم بلدی. پس ترجیح می دم سمعکم رو بردارم.
    1- اومدن من بده چند وقت و باز غیب شدن فقط لذت بردن از جایی هستش که  برات اشتاس خوب و بدش مهم نیست اینکه اشناس ارامش می ده وصلت می کنه به زندگی خوشحال می شم نشنوی و جواب ندی چون تلخی احمقانت لذته اومدن به خونه  و غلتیدن تو باور های خوب رو ازم می گیره 2 - امشب با hugo  زندگی شیرین شیرین بود3- احتمالا خودخواه و پررو هستم چون اینجا وبلاگه تو هستش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی