از همان کاغذهای زرد ترسو
شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۸۹، ۰۹:۱۶ ب.ظ
دچار شده ام!
و واگویه های پریشان ذهنم که از این همه هنر!! ،
به جای گفتن
فقط لولیدن را
به درستی انجام می دهند.
نیم ساعت پیش پیرمردِ دوست داشتنی را در تلویزیون دیدم و عاشقش شدم. ولی حالا هرچه سعی می کنم نه تصویر و نه اسمش را به یاد نمی آورم.
فقط صدایش
را
می شنوم.
دچار شده ام.
دچار
همین
17 آذر 1387