برای شیخ عطار که می خواهم الان او پیش من باشد یا من پیش او
پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ۱۰:۴۵ ب.ظ
آن همه مرغان به خدمت سیمرغ رفتند.هفت دریا در راه پیش آمد.بعضی از سرما هلاک شدند و بعضی از بوی دریا فرو افتادند .از آن همه دو مرغ بماندند.منی کردند که همه فرو رفتند ما خواهیم رسیدن به سیمرغ.همین که سیمرغ را بدبدند دو قطره خون از منقارشان فرو چکید و جان بدادند.آخر این سیمرغ آن سوی کوه قاف ساکن است اما پرواز او از آن سو خدای داند تا کجاست. این همه مرغان جان بدهند تا گرد کوه قاف دریابند.
چه اهمیتی داره؟ فک کنم مال فیه مافیه