ندانم کجا می کشانی مرا
با تو حیات و زندگی بیتو فنا و مردنا
زانک تو آفتابی و بیتو بود فسردنا
خلق بر این بساطها بر کف تو چو مهرهای
هم ز تو ماه گشتنا هم ز تو مهره بردنا
گفت دمم چه میدهی دم به تو من سپردهام
من ز تو بیخبر نیم در دم دم سپردنا
پیش به سجده میشدم پست خمیده چون شتر
خنده زنان گشاد لب گفت درازگردنا
بین که چه خواهی کردنا بین که چه خواهی کردنا
گردن دراز کردهای پنبه بخواهی خوردنا
من راه را دومرتبه گم کردم، این راه، راهِ چندم آدمهاست؟
حس می کنم به قافله نزدیکم، « این ایستگاهِ چندم آدمهاست»
من از دیار گم شدهای هستم، از سالنامه های پر از دیروز
چیزی به نام فصل نمی دانم، این ماه، ماهِ چندم آدمهاست؟
ای طفلهای بی سر و بی فرجام! ای کودکان زخمی خون آلود!
آیا شما ز مرگ نپرسیدید؟ زادن گناهِ چندم آدمهاست؟
موج طوافهای پر از تزویر، رنگ قنوتهای پر از باروت
بیت الحرام و کعبه چه متروکند! خون، قبلهگاهِ چندم آدمهاست؟
هر روز، دارِ تازهی میدانها، هر روز جوخههای پر از آتش
در این سیاه چالهی بیفانوس، ذلت، پناهِ چندم آدمهاست؟
این رانده از بهشت چه میخواهد؟ گندم، گواه محکم عصیان نیست؟!
بشمار! ای فرشتهی سردرگم! این اشتباهِ چندم آدمهاست؟
از : رضا عزیزی
سرانجام
بازگو کیستی
ای قدرتی که به خدمتش کمر بسته ام
قدرتی که همواره خواهان شر است
اما همیشه عمل خیر می کند
گوته - فاوست
فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شب باشه ، یا روز !
زمستون باشه ، یا تابستون !
چای بخوری ، یا یه کوفت دیگه !
ضبط مسخره ات اینور تلویزیون مسخره ات باشه ،
یا اون ورش !
یساری بخونه یا گروه پینک فلوید !
پرده پنجره کشیده باشه یا نباشه !
سیگار بکشی ، یا نکشی !
دوستانت پیشت باشن ، یا نباشن !
خوش بوکننده ی هوا سرت رو به درد آورده باشه ، یا نیاورده باشه !
جواب سلام صاحب خونه رو با لبخند بدی ، یا بی لبخند !
اجلاسیه سازمان ملل
راه حلی برای آتش بس در افغانستان پیدا کرده باشه ،
یا نه !
افغانستان بدبخت باشه ، یا خوش بخت !
زنای افغانی زن باشن ، یا کابوس !
سیگارت زَر باشه ، یا مالبرو !
تو رسانه ها و مطبوعات دیگران رو بکوبی ، یا نکوبی !
هر چه زور بزنی یادت بیاد ، یا یادت نیاد !
تیغ رو صورتت باشه ، یا صورتت زیر تیغ . . .
آره !
فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
خواب باشی ، یا خواب نباشی !
شاعر باشی ، یا کـِـش !
هُنرمند باشی ، یا مُنرهند !
پولت از پارو بالا بره ، یا پاروت از پول !
عاشق باشی یا کیف قاپ !
آواز بخونی ، یا گریه کنی !
عمود ایستاده باشی ، یا افقی ُ وارفته !
تلفن یه زنگ بزنه ، یا پنج زنگ !
گوشی رو برداری ، یا برنداری !
شامت نون ُ پیازچه باشه ، یا پیازچه ُ نون !
اصلن زنده باشی ، یا مـُرده !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
همین حالا ! چند ساعت دیگه !
امروز ! فردا !
عوارض اتوبان !
زمستونای بی برف !
برفای بی کلاغ !
کلاغای بی چنار !
شاعرای بی شعر !
سکته ی دوم !
اضطراب !
وقتی که تو تلویزیون بعضی پروژه ها ،
مثل تخته آوازی یه کشتی شکسته تو بغل یه غریق می افته !
لیست اسامی مـُرده هایی که میشناختم و نمی شناختم !
حالا یا هرگز !
لیست قشون آغا محمد خان قاجار وقتی به تبریز حمله کرد !
لیست ِ وحشت های استالین !
لیست ِ خواب های سربازای عیال وار !
آره ! فرقی نمی کنه !
گاهی وقتا ، هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
.... خُب داره دیرم می شه !
باید برم !
در که بسته شد ،
دیگه فرقی نداره
فاصله ات با من صد متره ، یا صد قرن !
وقتی نمی بینمت ،
چشمام باشن ، یا نباشن !
وقتی نیستی دیگه ،
برام هیچی با هیچی فرقی نمی کنه !
شعرم شعر باشه یا مـِـعر !
آره !
اینجوریه که اون جوری می شه !
نی نی !
مگه نه ؟!
پناهی
حسین